صدف جان! کمی از خودت برایمان بگو.
من متولد سال ۱۳۷۵ و ساکن شیراز هستم. در مدرسه نمونه دولتی فرهنگ درس خواندم و در حال حاضر دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران هستم. پدرم دامپزشک و مادرم مربی یوگاست. یک خواهر بزرگتر دارم که فوقلیسانس رشته روانشناسی بالینی است.
از اول به قصد ادامه تحصیل در رشته حقوق، وارد رشته انسانی شدی؟
ابتدا رشته تجربی را انتخاب کرده بودم و هیچ علاقهای به رشته انسانی نداشتم زیرا خواهرم رشتهاش انسانی بود و سختیهای این رشته را دیده بودم و فکر میکردم توانایی لازم برای تحصیل در آن را ندارم. اما بعد از قبولی در آزمون ورودی مدرسه فرهنگ و دیدن جو حاکم بر این مدرسه تصمیم گرفتم رشته انسانی را انتخاب کنم. داشتن معلم خوب خیلی مهم است چون باعث میشود دانشآموز درس را در همان سالهای پایه خوب یاد بگیرد. اوایل اصلا به قبولی در رشته حقوق فکر نمیکردم و میخواستم اقتصاد بخوانم اما بعد هدفم تغییر کرد و دیدم رشته حقوق با روحیاتم سازگارتر است.
حالا از رشته و دانشگاهی که انتخاب کردهای، راضی هستی؟
خوشحال هستم که رشته انسانی را انتخاب کردهام. حقوق رشتهای خوب، جالب، وسیع و دوستداشتنی است و برخلاف تصور عدهای اصلا خشک نیست بلکه با همه رشتههای علوم انسانی مانند جامعهشناسی، فلسفه، منطق و … ارتباط دارد که من این را خیلی دوست دارم. من هنوز ترم اول هستم و چیز زیادی نمیتوانم درباره رشتهام بگویم اما تا همینجا حقوق رشتهای است فراتر از حفظ کردن چند ماده و قانون.
دانشگاه تهران چطور؟
عالی است.
سالهای پایه در المپیاد هم شرکت میکردی؟
بله. سال اول دبیرستان در المپیاد زیستشناسی شرکت کردم و سال سوم دبیرستان در مرحله اول المپیاد ادبی قبول شدم اما دیگر برای مرحله دوم آن درس نخواندم چون کنکور برایم اولویت داشت.
یعنی از سال سوم به فکر کنکور بودی؟
نه. از سال دوم به نیت کسب نتیجه در کنکور همه دروس را به صورت تشریحی و کاملا عمقی خواندم و هرازگاهی تست زدم بهخصوص دروسی مثل اقتصاد و ادبیات را؛ زیرا از بچههای سال بالایی شنیده بودم این دروس نیاز به تستزنی دارد. این کار کمک کرد تا با نمونه تستهای کنکور بیشتر آشنا شوم و در سال پیشدانشگاهی با دیدن دوباره متن کتابها، مطالب کاملا یادم بیاید. من کلا با حفظ کردن مطالب مخالفم و معتقدم دروس رشته انسانی حفظی نیست بلکه مفهومی است.
معدلت در سالهای دوم و سوم چند شد؟
در سال دوم و سوم به ترتیب معدلم ۹۷ /۱۹ و ۹۵ /۱۹ شد.
نمرات خوبت در امتحانات نهایی چقدر بر نتیجه کنکورت تأثیرگذار بود؟
امتحانات نهایی خیلی در نتیجه کنکور مؤثر است و اصلا نباید آنها را شوخی گرفت. اهمیت این نمرات تا حدی است که بعضی از داوطلبان که درصدهای کنکورشان نزدیک به من بود به دلیل پایین بودن نمرات نهاییشان، رتبهشان بیشتر شد.
بلافاصله بعد از امتحانات نهایی برنامهریزی برای کنکور را شروع کردی؟
نه. بعد از امتحانات نهایی تا دهم تیرماه استراحت کردم و از آن موقع به بعد به طور جدی برای کنکور درس خواندم.
برنامهات در تابستان به چه صورت بود؟
در تابستان خیلی کامل درس خواندم و درسی از پایه را از قلم نینداختم. مطالعه همه کتابهای سال دوم و سوم به غیر از تاریخ، جغرافیا و تاریخ ادبیات را تمام کردم و خیلی روی عمومیها کار کردم؛ هر کدام از کتابهای دروس عمومی را چند بار دوره کردم و تستهایش را زدم. این کار خیلی کمکم کرد زیرا در سال تحصیلی فرصت برای مطالعه این دروس کمتر است؛ بنابراین اگر عمومیها را در تابستان با آن کیفیت نمیخواندم بعدا با مشکل مواجه میشدم.
مدرسه هم میرفتی؟
بله. مدرسهمان از اواسط مردادماه شروع شد اما به صورت یک روز در میان برگزار میشد و ما فقط روزهای زوج به مدرسه میرفتیم.
ساعت مطالعهات در تابستان چقدر بود؟
با هشت ساعت در روز شروع کردم اما بعدا فهمیدم که این میزان مطالعه برای شروع زیاد است. پس آن را کاهش دادم و میزان مطالعهام را به پنج ساعت در روز رساندم. صبحها زود از خواب بیدار میشدم و تا ساعت پنج عصر درس میخواندم و عصرها استراحت میکردم یا بیرون میرفتم.
به نظرت تابستان در موفقیت کنکوریها چقدر تأثیر دارد؟
خیلی زیاد. تابستان از آن فرصتهایی است که باید جدی گرفته شود. چون بعضیها در تابستان درس نمیخوانند، مطالعه در این چند ماه عاملی میشود برای جلو افتادن از سایرین؛ البته کسانی هم که در تابستان خیلی خوب درس نخواندهاند نباید نگران باشند، چون از مهرماه به بعد هنوز به قدر کافی فرصت دارند؛ فقط جبران گذشته کمی سختتر است.
در نیمسال اول پیشدانشگاهی همچنان به مطالعه دروس پایه میپرداختی؟
در این نیمسال علاوه بر مطالعه دروس پیشدانشگاهی به مطالعه کتابهای سال دوم دبیرستان پرداختم. به طور کلی تمرکز زیادی روی دروس پایه داشتم؛ حتی وقتی مطالعه درسی از پایه در برنامهام نبود، خودم آن را دوره میکردم و میتوانم به جرأت بگویم به سؤالات پایه کنکور خیلی عالی جواب دادم.
چرا از بین زوجکتابهای پایه، دروس سال دوم را انتخاب کردی؟
تازه امتحانات نهایی سال سوم را پشت سر گذاشته بودم و هنوز مطالب آن سال در ذهنم بود. در تابستان هم یک دور کتابهای سال سوم را خوانده بودم؛ به همین دلیل مطالعه دروس سال سوم را به نیمسال دوم پیشدانشگاهی موکول کردم.
ساعت مطالعهات در طی سال چقدر بود؟
در نیمسال اول بین پنج تا هفت ساعت و در نیمسال دوم بین هفت تا ۱۱ ساعت.
میزان زمان مطالعهات در دروس اختصاصی و عمومی با هم فرق میکرد؟
بله. اکثرا به این شکل بود که ۳۰ درصد زمانم را به عمومیها و باقی آن را به دروس تخصصی اختصاص میدادم چون حجم و اهمیت دروس اختصاصی بیشتر است، وقت بیشتری میبرد.
اوقات فراغت خود را چطور میگذراندی؟
با اینترنت مشغول بودم، اخبار را پیگیری میکردم و فیلم میدیدم اما از زمستان به بعد دیگر این تفریحات را نداشتم چون وقتم کمتر شده بود.
با توجه به اینکه مادرت مربی یوگاست، چقدر از این ورزش برای تمدد اعصاب بهره میبردی؟
گاهی اوقات مادرم برای آرامش و تمرکز اعصاب با من یوگا کار میکرد.
با فرارسیدن امتحانات نیمسال اول پیشدانشگاهی چه تغییراتی در برنامهات ایجاد شد؟
در بازه زمانی امتحانات مجبور شدم کمی از وقت تستزنیام را به خواندن تشریحی دروس اختصاص دهم. همین موضوع باعث شد معدلم در نیمسال اول ۲۰ شود.
از این فرمول برای امتحانات نیمسال دوم هم استفاده کردی؟
در آن نیمسال، هم مطالب را بلد بودم و هم امتحاناتمان با فاصله کمی از کنکور برگزار میشد؛ بنابراین با توجه به ارجحیتی که کنکور برایم داشت، بیشتر تستی کار میکردم و زمان زیادی را به تشریحی خواندن اختصاص ندادم اما خدا را شکر نمراتم خیلی خوب و تنها پنج صدم از معدل نیمسال اولم کمتر شد؛ البته سؤالها هم خوب طرح شده بود.
تا چه زمانی مدرسه میرفتی؟
تا اوایل اسفندماه.
[av_icon_box position=’top’ boxed=” icon=’ue83c’ font=’entypo-fontello’ title=” link=” linktarget=” linkelement=” font_color=” custom_title=” custom_content=” color=” custom_bg=” custom_font=” custom_border=” av_uid=’av-5rqxmg’]
شرکت کردن در آزمونهای آزمایشی باعث میشود داوطلب متوجه نقاط قوت و ضعفش شود و رقبا و نقاط ضعف آنها را بشناسد. این آزمونها همچنین با ایجاد جو رقابتی سالم، انگیزه لازم را در داوطلب به وجود میآورند. حسن دیگرشان هم این است که داوطلب را نسبت به زمانبندی پاسخگویی به سؤالات آگاه میکنند تا متوجه شود آیا مهارت مدیریت زمان را دارد یا نه؟
[/av_icon_box]
در این مدت برایت پیش آمد که از تلاش کردن ناامید شوی؟
ناامیدی طبیعی است بهخصوص در دوره کنکور. در زمستان سال آخر خیلی دچار این احساس میشدم اما عمر آنها کوتاه بود چون در مواقع ناامیدی بیشتر درس میخواندم. همین درس خواندن باعث میشد نتیجه آزمونم خوب شود و با دیدن این عملکرد امیدوار شده و متوجه میشدم که میتوانم از پس کنکور برآیم؛ البته کمک خانواده بهویژه مادرم هم بیتأثیر نبود.
تا قبل از عید موفق شدی به مطالعه همه دروس بپردازی؟
نه. حجم کمی از بعضی دروس مثل جغرافیا و تاریخ ادبیات سال سوم باقی ماند که آن را برای بعد از عید گذاشتم.
در عید نوروز چطور پیش رفتی؟
فقط روز اول عید استراحت کردم و بقیه آن را درس خواندم و این نهایت کاری بود که میتوانستم در این ایام انجام دهم. خانواده هم همکاری کافی را با من داشتند؛ معمولا خانه نمیماندند و فضای منزل را به طور کامل برای درس خواندن در اختیار من میگذاشتند. خودم هم در ایام عید نه بیرون رفتم و نه کار دیگری غیر از درس خواندن انجام دادم. روزانه ۹ تا ۱۲ ساعت مطالعه داشتم؛ یعنی بیشترین ساعات مطالعاتیام مربوط به روزهای عید است. در هفته اول دروس پایه را جمعبندی کردم و در هفته دوم دروس نیمسال اول پیشدانشگاهی را. برای این کار متن کتابها را از اول خیلی سریع میخواندم تا مطالب برایم دوره شود. این مرور خیلی جواب داد و واقعا تأثیرگذار بود؛ مخصوصا برای دروسی مثل تاریخ، جغرافیا و تاریخادبیات. به نظرم یکی از عوامل مهم در کسب رتبه خوب در کنکور، برنامهریزی درست برای عید است.
با توجه به اینکه بعد از عید دیگر به مدرسه نمیرفتی، درس خواندن برایت سخت نبود؟
نه. اتفاقا چون فرصتم بیشتر شده بود، راحتتر درس میخواندم و به کارهای بیشتری میرسیدم. بعد از عید یک فرصت طلایی به حساب میآمد؛ میتوانستم درسها را دوره کنم، تستهایشان را به طور کامل بزنم و چه بسا آنها را از اول بخوانم تا مطالب در ذهنم تثبیت شود. چون کمی وسواس داشتم، بعد از عید دو دور کتابها را جمعبندی کردم.
حتما برنامهریزی منظم و خوبی داشتی که توانستی اینقدر خوب و سریع همه دروس را جمعبندی کنی. درست است؟
انکار نمیکنم که برنامهریزی خوب و فشردهای داشتم اما این فشردگی با توجه به تواناییام در تندخوانی دروس بود؛ به همین دلیل نهتنها فشاری به من نمیآورد بلکه خیلی کمکم میکرد تا جلو بیفتم. برنامهریزی خیلی مهم است و بدون یک برنامه خوب موفقیت سخت است. خیلی مهم است بدانید چه کاری را در چه زمانی باید انجام دهید؛ البته برنامه هر فرد خاص خودش است و هر کس با برنامهای میتواند پیش برود که با ویژگیهایش سازگارتر است.
به نظرت ویژگی یک برنامه خوب چیست؟
اینکه فرد از آن رضایت کامل داشته باشد، با آن احساس آرامش کند و در عین حال بتواند با کمک آن تمام کارهایش را به نحو احسن انجام دهد. من کاملا از برنامهام راضی بودم.
شرکت در آزمون چه تأثیری در پیشرفت و اصلاح برنامهات داشت؟
خیلی مؤثر و مفید بود؛ زیرا شرکت کردن در آزمونهای آزمایشی باعث میشود داوطلب متوجه نقاط قوت و ضعفش شود و رقبا و نقاط ضعف آنها را بشناسد. این آزمونها همچنین با ایجاد جو رقابتی سالم، انگیزه لازم را در داوطلب به وجود میآورند. حسن دیگرشان هم این است که داوطلب را نسبت به زمانبندی پاسخگویی به سؤالات آگاه میکنند تا متوجه شود آیا مهارت مدیریت زمان را دارد یا نه؟
چه آزمونی از نظر شما خوب است؟
آزمونی که سؤالاتش شبیه به کنکور باشد، حس رقابت ایجاد کند و جامعه آماری بالایی داشته باشد.
آزمونهای گاج این ویژگیها را دارد؟
بله. بهخصوص اینکه سؤالاتش شبیه کنکور است.
به مطالعه تمام سرفصلهای برنامه آزمون میرسیدی؟
بله. همیشه هماهنگ بودم و حتی گاهی جلوتر.
اگر نتیجه آزمون چیزی نبود که میخواستی چه میکردی؟
انگیزهام بیشتر میشد، آنقدر میخواندم و نقاط ضعفم را برطرف میکردم که در آزمون بعد رتبهای که میخواهم به دست بیاورم. به بچهها هم پیشنهاد میکنم در این مواقع به جای ناامیدی سعی کنند تلاششان را بیشتر کرده و دلیل این اتفاق را بررسی و آن را برطرف کنند.
در دوران جمعبندی، شبیهسازی کنکور هم انجام میدادی؟
بله. اوایل هر سه روز یکبار و نزدیکیهای کنکور هر روز، یکی از کنکورهای سالهای ۸۷ به بعد را با شبیهسازی از لحاظ نوع پوشش و زمان شروع، پایان و پاسخگویی به هر دفترچه و … میزدم. همان روز که تستهای کنکور را میزدم، بلافاصله آن را تصحیح میکردم تا به اشکالاتم پی ببرم و روی درسهایی که نیاز به مرور داشتند، کار کرده و ضعفهایم را برطرف کنم.
این کارها تا چه زمانی ادامه یافت؟
تا روز قبل از کنکور دروسی که فکر میکردم شاید یادم رفته باشد، مثل تاریخ، جغرافیا، عربی، فلسفه و منطق را دوره کردم. شب کنکور هم ریلکس بودم، فیلم دیدم و حدودا ساعت ۱۰ شب بدون هیچ نگرانیای خوابیدم.
[av_icon_box position=’top’ boxed=” icon=’ue83c’ font=’entypo-fontello’ title=” link=” linktarget=” linkelement=” font_color=” custom_title=” custom_content=” color=” custom_bg=” custom_font=” custom_border=” av_uid=’av-47q9bc’]
دین و زندگی درسی کاملا مفهومی است؛ بنابراین اول آیهها را حفظ کنند، روی آنها خیلی تمرکز داشته و ارتباطش را با متن درس بلد باشند. من هنگام خواندن آیهها صدایم را ضبط کرده بودم و هر شب بخشی از آن را گوش میدادم. پاسخنامه تشریحی کتاب نقرهای دین و زندگی گاج خیلی خوب است؛
[/av_icon_box]
کمی از روز کنکور برایمان بگو.
روز کنکور طبق معمول همیشه صبحانهای کامل و مفصل خوردم چون اگر صبحانه نمیخوردم مغزم کار نمیکرد و نمیتوانستم کاری کنم. یک ساعت زودتر به حوزه رسیدم. شرایط حوزه و وضع صندلیها بد بود اما خدا را شکر توانستم استرسم را مدیریت کنم. سعی کردم هیچ توجهی به مسائل جانبی نداشته باشم و کل توجهم به سؤالات باشد چون میدانستم این موارد روی کنکورم تاثیر میگذارد. بچهها باید خودشان را برای روز کنکور آماده کنند چون ممکن است سر جلسه هر اتفاقی بیفتد؛ مثلا مراقبها با هم صحبت کنند، صندلی دسته نداشته باشد، سؤالات دیر به دستشان برسد و … .
سر جلسه کنکور به چه چیزی فکر میکردی؟
همه تمرکزم روی سؤالات و زمان بود و به چیز دیگری فکر نمیکردم.
به ترتیب دفترچهها به سؤالات پاسخ دادی؟
بله. به هر حال منطقی پشت این ترتیب است که باید رعایت شود و ممکن است با تغییر دادن آن در زمانبندی فرد اختلال ایجاد شده و فرد دچار آشفتگی فکری شود و یادش برود کدام درس چقدر وقت داشته است. پس به نظر من بر هم زدن ترتیب دفترچهها، چه عمومی و چه اختصاصی، کار درستی نیست؛ مگر آنکه قبلا خیلی تمرین شده باشد.
زمان پاسخگوییات به هر درس چقدر بود؟
برای عمومیها هر کدام ۱۵ دقیقه که در پایان ۱۵ دقیقه هم وقت اضافه آوردم و در اختصاصیها هم برای اقتصاد و ریاضی فکر کنم هر کدام ۲۵ دقیقه شد ولی طوری بود که در آخر برای اختصاصیها یک ساعت وقت اضافه آوردم.
ترتیب کلی درس خواندنت به چه صورت بود؟
هر فرد شیوه مشخصی برای درس خواندن دارد که آن را در همه درسها به کار میگیرد. من هم چون مهمترین منبع کنکورم، کتابهای درسی بود، برای هر درس یک دور متن کتاب را به صورت کاملا دقیق میخواندم و چند روز بعد تستهای کتابهای نقرهای گاج را میزدم. چند وقت بعد، همان مطالب را دوره میکردم و مجددا برایشان تست میزدم. اکثر دروس انسانی حفظی است؛ بنابراین مجبور بودم مرور و تستزنی زیادی از مطالب داشته باشم تا مطمئن شوم درصدهایم در تستهایی که بعد از مطالعه زدهام، واقعی بوده است.
تستهایی که بار اول میزدی چه فرقی با تستهای بعد از مرور داشت؟
بار اول که درسی را میخوانی معمولا مطالب جدید است و تستزنی برایت جنبه آموزشی دارد اما از بار دوم به بعد با تستزنی، بیشتر به نقاط ضعفت و به اینکه کدام بخشها را متوجه نشدهای، پی میبری و روی آنها تمرکز میکنی تا مطمئن شوی صددرصد بر آنها مسلط شدهای و بهانهای باقی نماند؛ یعنی همهچیز به نحو عالی انجام شود.
گفتی تستزنیات از کتابهای نقرهای گاج بوده است. همه این کتابها را داشتی؟
بله، چون این کتابها خیلی عالی هستند. امیدوارم گاج برای دروس اختصاصی انسانی، کتابهای بیشتری چاپ کند.
ادبیات را چگونه میخواندی؟
اوایل در این درس خیلی مشکل داشتم بهخصوص در بحث املا اما از وقتی دیدم موضوعی خواندن خیلی بهتر است، بسته به نیازم روزانه حداقل یک ربع تا نیم ساعت وقت میگذاشتم و تا روز کنکور، هر روز ۱۰ تست کنکور و تألیفی از کتاب ادبیات موضوعی گاج زدم که خیلی روش خوب و کمککنندهای بود. هر روز را به یک مبحث اختصاص میدادم؛ یک روز تست املا میزدم، یک روز آرایه، یک روز قرابت و یک روز زبانفارسی.
توصیهات به بچهها برای اینکه بتوانند در ادبیات درصد خوبی بگیرند، چیست؟
تنها توصیه کاربردیام این است که زیاد تست بزنند بهویژه برای قرابت معنایی. شعرها را حفظ نکنند و سعی کنند خودشان بتوانند ابیات را معنی کنند تا بعد از مدتی لم کار دستشان بیاید چون موضوعات اشعاری که در کنکور میآید، مشخص است. با این کار میتوانند خیلی خوب به سؤالات قرابت معنایی جواب دهند.
ادبیات موضوعی گاج و واژههای آخر کتاب را خیلی دقیق بخوانند چون واقعا خیلی خوب است. من بعضی واژههای مشکل و ناآشنای متن درسها را در پاسخنامه ادبیات موضوعی میخواندم، از آنها نتبرداری میکردم و برگهها را به دیوار اتاقم میزدم تا هر روز آنها را ببینم و یادم بماند. تنها راه زدن تستهای تاریخادبیات خواندن آنهاست. باید متن کتاب را دقیق بخوانند و یک واو را هم جا نیندازند. برای املا و آرایه هم فقط تست بزنند و تنها به کتاب اکتفا نکنند.
این موارد برای ادبیات اختصاصی هم صادق است؟
ادبیات اختصاصی آسانتر از ادبیات عمومی است و استفاده از کتاب نقرهای ادبیات اختصاصی گاج خیلی خوب است. بسیاری از بچهها عروض و قافیه را کنار میگذارند که این خیلی اشتباه است چون ممکن است طراح، سؤالات زیادی از عروض و قافیه بدهد که این ضرر محض است. همچنین ممکن است سؤالات عروض و قافیه آسان باشد؛ مانند سال ۹۴ و بعد دلشان بسوزد به خاطر اینکه آن مبحث را کنار گذاشتهاند و اگر میخواندند میتوانستند به سؤالات جواب بدهند. بچهها سعی کنند با تمرین زیاد وزنها را سماعی پیدا کنند که وقتشان در کنکور هدر نرود. متن کتاب و نقدهای ادبی را خیلی خوب بخوانند چون سؤالات نکتهدار از آنها طرح میشود.
عربی اختصاصی و عمومی هم همین نسبت را با هم دارند؟
عربی اختصاصی کمی آسانتر از عمومی است. در کل اوایل، ابتدا لغات و بعد ترجمه را میخواندم اما بعد ابتدا قواعد را خواندم سپس آنها را روی متن دروس پیاده کردم. هر وقت هم مطمئن میشدم مطلبی را خوب یاد گرفتهام سراغ تستهای کتاب عربی سفید کنکور گاج میرفتم چون عالی است. بچهها فکر نکنند نمره درسی در کنکور به درد نمیخورد به همین دلیل خواندن آن را رها کنند. هر درس جایگاه خودش را دارد و میتواند رتبهشان را خیلی جابهجا کند پس همه درسها را جدی بگیرند.
بیشتر داوطلبان رشته انسانی نگران مسألههای درس اقتصاد هستند. شما چطور آنها را میخواندی؟
متن کتاب اقتصاد خیلی مهم و به نظرم راحتترین و نمرهآورترین بخش آن قسمت حفظیاش است. مسألهها در درجه دوم اهمیت است که باید برای تسلط بر آنها تست زیادی کار شود چون عددهای خیلی بزرگی دارد و احتمال اشتباه در جمع و تفریق آنها زیاد است در حالی که با تمرین بعضی از روشهای تستی میتوان بدون هیچ جمع و تفریقی گزینه صحیح را پیدا و انتخاب کرد. این روشها در کتاب تست آمده است و بچهها باید حواسشان به آنها باشد. من از ۱۴ کتاب علوم انسانی گاج برای تستزنی استفاده میکردم. توصیه دیگر اینکه به زمان این درس خیلی توجه کنند چون در ۱۰ دقیقه باید ۱۵سؤال را جواب بدهند. من ۱۰ دقیقه از زمان ریاضی را برای اقتصاد گذاشتم که وقت کم نیاورم.
در مطالعه درس دین و زندگی بیشتر روی چه موضوعی تأکید داشتی؟
دین و زندگی درسی کاملا مفهومی است؛ بنابراین اول آیهها را حفظ کنند، روی آنها خیلی تمرکز داشته و ارتباطش را با متن درس بلد باشند. من هنگام خواندن آیهها صدایم را ضبط کرده بودم و هر شب بخشی از آن را گوش میدادم. پاسخنامه تشریحی کتاب نقرهای دین و زندگی گاج خیلی خوب است؛ به طوری که من قبل از خواندن این کتاب درصد دین و زندگیام خیلی بد بود ولی این کتاب کمکم کرد تا درصد دین و زندگیام خیلی خوب شد؛ به همین دلیل آن را خیلی به بچهها پیشنهاد میکنم.
زبان انگلیسیات خوب بود؟
زبانم خوب بود و مشکلی بابت آن نداشتم؛ برای همین از اسفندماه شروع به تستزنی کردم. بچهها حواسشان به واژگان باشد و زیاد تست بزنند. به نظرم زدن تستهای کتاب نقرهای انگلیسی کنکور گاج خوب است چون این کتاب در بین سه کتاب تستی که برای این درس داشتم، از همه بهتر بود.
از ریاضی بگو؛ درسی که بیشتر بچهها با خواندن آن مشکل دارند.
ریاضی درسی بود که تا روز کنکور، هر روز حتما یک ساعت از آن تست میزدم. شاید بار اول که تست ریاضی میزدم، چیز زیادی بلد نبودم و قدمهای حل مسأله را نمیدانستم اما وقتی همان تستها را با فاصله زمانی یک ماهه میزدم به تسلط میرسیدم. از اول این کار را انجام دادم و خیلی هم کمکم کرد. تستزنیام براساس کتاب نقرهای ریاضیات علوم انسانی گاج بود. سؤالات ریاضی کنکور خیلی قابل پیشبینی و مشخص است از چه مبحثهایی میآید؛ فقط عددهایش را تغییر میدهند. پس با تمرین زیاد میشود درصد خوبی در این درس کسب کرد.
کدام قسمتهای ریاضی مهمتر و سختتر است؟
برای بعضی بچههای انسانی مبحث ترکیبیات سال سوم خیلی سخت به نظر میرسد و برای بعضی دیگر، احتمال ولی بیشتر بچهها از مثلثات میترسند؛ در صورتی که معمولا هر سال نهایتا یک سؤال خیلی آسان از آن در کنکور میآید که اگر تمرین کنند میتوانند به آن پاسخ دهند؛ البته مباحثی مانند دنباله اعداد هم هست که میشود خیلی راحت به آن پاسخ داد.
به کدام درسها بیشتر علاقه داشتی؟
همه درسها را دوست داشتم اما تاریخ، جغرافیا و اقتصاد را بیشتر. همین موضوع هم باعث شد درصدم در دو درس تاریخ و جغرافیا به نسبت بقیه بچههای تکرقمی بالاتر باشد.
بعضی از بچهها میگویند تاریخ و جغرافیا در بیشتر زیرگروههای انسانی ضریب یک دارد؛ پس برای چه بنشینیم و شش کتاب سنگین را بخوانیم؟
در جواب آنها باید گفت همین درسهای ضریب یک در رتبهبندی کنکور خیلی تعیینکننده هستند؛ پس نباید کلا قیدشان را زد. بچهها باید خیلی کتابهای این دو درس را دوره کنند، به خلاصهنویسیهایشان اکتفا نکنند بلکه متن کتابها را مرور کنند، حتما زیر شکلها و پاورقیهای کتاب را بخوانند و چیزی را از قلم نیندازند.
[av_icon_box position=’top’ boxed=” icon=’ue83c’ font=’entypo-fontello’ title=” link=” linktarget=” linkelement=” font_color=” custom_title=” custom_content=” color=” custom_bg=” custom_font=” custom_border=” av_uid=’av-1ycax4′]
بچههای سال دوم متن درسها بهخصوص اقتصاد را خیلی دقیق بخوانند چون کمک زیادی به آنها خواهد کرد. سال سومیها روانشناسی را خیلی جدی بگیرند. بچههای پیشدانشگاهی هم اصلا کمکاری نکنند؛ همه دروس پایه حتی تاریخ و جغرافیا را جدی بگیرند چون در رتبهشان خیلی تأثیرگذار است. در کل ناامید نشوند و درس بخوانند تا به هدفشان برسند.
[/av_icon_box]
در درس فلسفه و منطق مشکلی نداشتی؟
چون خودم در خواندن این دو درس مشکل داشتم، به بچهها پیشنهاد میکنم به متن کتابها بهویژه کتاب منطق خیلی اهمیت بدهند، روی آنها فکر کنند و آنها را به صورت عمقی بفهمند نه اینکه بخواهند حفظ کنند. چون طراحان سؤال با توجه به متن کتاب، سؤال میدهند؛ پس یک نقطه را هم جا نیندازند. این دو درس فقط نیاز به تمرین و تست زیاد دارد چون سؤالاتشان خیلی عجیب است. من برای تستزنی این درس از کتاب نقرهای فلسفه و منطق گاج استفاده میکردم.
برای علوماجتماعی چه پیشنهادی داری؟
دو سال است سؤالات این درس فرق کرده و مفهومیتر شده است؛ برای همین بچهها باید متن کتاب را خیلی دقیق بخوانند. من خیلی روی متن کتاب تأکید کردم و خدا را شکر درصدم خیلی خوب بود. با توجه به اینکه سؤالات سخت است، بچهها باید درس را بفهمند و آن را حفظ نکنند. دوره کردن این درس در هفته آخر کنکور خیلی به نفعشان است.
با چه شیوه مطالعهای توانستی روانشناسی کنکورت را ۱۰۰ بزنی؟
به متن کتاب خیلی اهمیت دادم و زیاد تست زدم. چون روانشناسی تککتاب است و ۲۰ سؤال کنکور دارد، میشود خیلی راحت آن را خواند و بر آن مسلط شد تا درصد خیلی خوبی از آن کسب کرد؛ پس کنارش نگذارید و تا میتوانید از آن تست بزنید.
در کدام درسها خلاصهنویسی داشتی؟
در همه درسها خلاصهنویسی داشتم اما این خلاصهها فقط برای چند هفته آخر، آن هم برای دروسی مثل تاریخ و جغرافیا به دردم خورد چون وسواس فکریام باعث میشد بیشتر وقتها دوباره متن کتابهای درسی را بخوانم؛ نه خلاصهنویسیهایم را.
در طول سال مصاحبه با رتبههای برتر کنکور را میخواندی تا از تجارب آنها استفاده کنی؟
بله. مثلا مصاحبه با آقای شایان پورمیربابایی رتبه یک تجربی ۹۳ را در مجله رتبه خواندم.
خودت هم به رتبه تکرقمی فکر میکردی؟
بله. با توجه به عملکرد و اطمینانی که به کار و تلاشهایم داشتم، کاملا مطمئن بودم که رتبهام تکرقمی میشود ولی اینطور نبود که مغرور شوم، نهایت تلاشم را میکردم و میگفتم اگر شد چقدر خوب و اگر هم نشد نمیتوان کاری کرد.
به نظرت سهم تلاش در موفقیت یک کنکوری چقدر است؟
کنکور فقط تلاش و سختکوشی است. اگر شخصی تلاش نکند و بگوید من هوشم خوب است، نتیجه خوبی نخواهد گرفت چون رقبا سختکوش هستند.
از کنکور نمیترسیدی؟
خیر. همیشه خواهرم را به عنوان یک فرد موفق الگوی خودم میدانستم و به حرفهایش توجه میکردم. او همیشه میگفت که کنکور اصلا نگرانکننده نیست. خودم هم سرجلسه آزمون متوجه شدم، کنکور همانند همه آزمونهایی است که تا به حال تجربه کردهام و حتی شاید آسانتر از آنها.
چه عواملی را در برقراری این آرامش دخیل میدانی؟
مسلما توکل به خدا در صدر همه چیز قرار دارد و منشاء اطمینان و آرامش، توکل به خداست. از طرفی باور داشتن خود باعث ایجاد آرامش میشود. من وقتی درس میخواندم یا با خانوادهام صحبت میکردم، آرامش میگرفتم. بدون آرامش نه در طول سال میشود درس خواند و نه در جلسه کنکور میشود به سؤالات درست پاسخ داد؛ پس آرامش خیلی مهم است.
خانوادهها چگونه میتوانند در این موضوع نقشآفرینی کنند؟
باید سعی کنند با فرزندشان بهویژه در سال کنکور کنار بیایند و خواستههای بجایشان را برآورده کنند. خانوادهام مرا خیلی حمایت میکردند و در زمانهایی که دچار استرس میشدم، همراهم بودند.
موفقیت برای شما چه تعریفی دارد؟
موفقیت یعنی رسیدن به آنچه در تصوراتت وجود دارد و ایدهآل محسوب میشود.
توصیهات به دانشآموزان سال دوم، سوم و پیشدانشگاهی چیست؟
بچههای سال دوم متن درسها بهخصوص اقتصاد را خیلی دقیق بخوانند چون کمک زیادی به آنها خواهد کرد. سال سومیها روانشناسی را خیلی جدی بگیرند. بچههای پیشدانشگاهی هم اصلا کمکاری نکنند؛ همه دروس پایه حتی تاریخ و جغرافیا را جدی بگیرند چون در رتبهشان خیلی تأثیرگذار است. در کل ناامید نشوند و درس بخوانند تا به هدفشان برسند.
برای آینده چه برنامهای داری؟
فعلا که باید درسم را بخوانم، انشاءا… موفق باشم. رشته حقوق آینده شغلی خوبی میتواند داشته باشد چون به حقوقدانان خوب احتیاج داریم.
منبع : گاج
Leave a پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.