[av_promobox button=’no’ label=’Click me’ link=’manually,http://’ link_target=” color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ size=’large’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ box_color=’custom’ box_custom_font=’#000000′ box_custom_bg=’#ededed’ box_custom_border=’#b02b2c’ av_uid=’av-73n7oc’]
دیدید بزرگترها وقتی میخواهند از خوبیها بگویند پای قدیمیها یا نهایتا همنسلان خود را به میان میکشند و جوری از آنها تعریف و تمجید میکنند که انگار نمونه آن دیگر هیچوقت پا به کره خاکی نگذاشته است؛ مثلا اینکه میگویند: «قدیمیها حرف بیحساب و کتاب نمیزدند. حرفشان حرف بود و عمل؛ یعنی اینقدر به حرفشان ایمان داشتند که عملشان میشد عین حرفشان. شعار نبود حرفهایشان که رنگ ببازد در گذر زمان حتی در ذهن خودشان.»
حالا ما برای اینکه ثابت کنیم در نسل ما هم کم نیستند آدمهایی که حرف و عملشان یکی است و هستند کسانی که به کلامشان که حاصل تدبیر و فکر است، جامه عمل بپوشانند، تصمیم گرفتیم این شماره با آقای مهران نعمتیزاده صحبت کنیم چون او در مصاحبه قبل از کنکورش گفته بود: «انسان باید برای اهدافی که در ذهن دارد، تلاش کند تا به آنها برسد.» او به حرفش پایبند بود؛ یعنی تلاش کرد تا به هدفش رسید. دانشآموز مدرسه استعدادهای درخشان یزد که در زمینه شعر و شاعری دستی بر آتش دارد، حالا دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران است اما هنوز حرفش همان است که بود. او موفقیت امروزش را حاصل تلاش و تحمل سختیها میداند.
[/av_promobox]
آقا مهران! از رشته و دانشگاهت راضی هستی؟
بله. تجربه تحصیل در دانشگاه شروع یک دوره جدید در زندگیام است.
این دوره جدید چه ویژگیهایی دارد؟
خوبی دانشگاه و تحصیل در رشته مورد علاقه برای دانشجو این است که درسهایی که دوست ندارد را نمیخواند. از طرفی فاصله بین استاد و دانشجو خیلی بیشتر از فاصله بین معلم و دانشآموز است؛ به همین دلیل در عین حالی که دانشجو از استقلال بیشتری برخوردار است فقط خودش باید خودش را مدیریت کند و این موضوع مسئولیتش را بیشتر میکند.
برای انتخاب رشته تجربی در دبیرستان از چه کسانی مشورت گرفتی؟
اوایل بین انتخاب رشته ریاضی و تجربی مردد بودم و وقتی صحبت از آنها به میان میآمد، ذهنم محدود به رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و مهندسیها میشد اما وقتی با پدرم که فوقلیسانس مهندسی برق و مادرم که لیسانس پرستاری دارد، صحبت کردم و روند درسها، آینده تحصیلی و شغلی هر رشته در کشور و میزان زحمتی که باید برای رسیدن به موفقیت در آن رشتهها کشید را از آنها پرسیدم، دیدم به رشته تجربی بیشتر علاقه دارم.
از چه طریقی پی به علایق و تواناییهایت بردی؟
هیچکس بهتر و بیشتر از خود فرد روحیات و خلقیاتش را نمیشناسد و هر کس با شناختی که در دوران تحصیل از خود به دست میآورد، متوجه میشود در کدام درسها ضعف دارد و در کدام درسها قویتر است.
هدفت از همان ابتدا، قبولی در رشته پزشکی بود؟
بله. این رشته از جنبههای مختلف خصوصیات مثبتی دارد؛ مثلا از جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار است و امکان برقراری ارتباط مستقیم با مردم و برطرف کردن مشکلاتشان را فراهم میکند.
سختیهایش را هم به جان خریدی؟
به هر حال هر رشتهای سختیهای خاص خودش را دارد و باید دید با تحمل آن سختیها میخواهی به چه چیزی برسی.
مطالعاتت در سالهای دوم و سوم دبیرستان با محوریت کنکور بود؟
در آن سالها زیاد در بند تست و کنکور نبودم و انگیزهام از درس خواندن فقط کسب نمرات خوب در امتحانات مدرسه بود بهویژه در سال سوم که خواندن تشریحی دروس به دلیل تأثیر نمرات امتحانات نهایی در کنکور اهمیت بیشتری داشت. حالا که فکر میکنم، میبینم بهتر بود در آن سالها تست هم میزدم زیرا آن دسته از همکلاسیهایم که در سالهای دوم و سوم دبیرستان تست زده بودند، در تابستان سال کنکور فقط سراغ تستهای نکتهدار و آنهایی که قبلا علامتدار کرده بودند، میرفتند و میتوانستند در زمان کمتری درسهای پایه را بخوانند.
امتحانات نهایی سال سوم را با کسب چه نمرهای پشت سر گذاشتی؟
هم در سال دوم و هم در سال سوم معدلم ۹۸ /۱۹ شد.
روند مطالعهات در تابستان به چه صورت بود؟
از ۲۰ خردادماه که امتحانات نهایی تمام شد تا اول تیرماه به طور کامل استراحت کردم. بعد حدودا روزی دو تا سه ساعت مطالعه داشتم. درواقع درس خواندن برای کنکور را به طور جدی، بعد از ماه مبارک رمضان یعنی از نیمه دوم مردادماه کلید زدم.
در تابستان چه درسهایی را خواندی؟
تقریبا کل دروس اختصاصی پایه را خواندم. چون تازه درسهای سال سوم را خوانده بودم و مطالب یادم بود، برای دروس سال سوم بیشتر تستزنی داشتم تا مطالعه ولی دروس سال دوم را ابتدا خواندم و بعد تست زدم. البته مطالعهام در دو درس عربی و فیزیک خاص بود زیرا تمام منابع عربی کنکور را که مربوط به سالهای پایه است قبلا خوانده بودم. همچنین توانستم علاوه بر کتابهای فیزیک پایه، فصلهای اول کتاب پیشدانشگاهی که مباحث مشترکی با فیزیک۲ دارد را بخوانم.
تابستان به مدرسه میرفتی؟
نه. کلاسهای مدرسه ما از مهرماه تا عید نوروز برگزار شد.
[av_promobox button=’no’ label=’Click me’ link=’manually,http://’ link_target=” color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ size=’large’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ box_color=’custom’ box_custom_font=’#000000′ box_custom_bg=’#ededed’ box_custom_border=’#b02b2c’ av_uid=’av-59ygi4′]
دیدید بزرگترها وقتی میخواهند از خوبیها بگویند پای قدیمیها یا نهایتا همنسلان خود را به میان میکشند و جوری از آنها تعریف و تمجید میکنند که انگار نمونه آن دیگر هیچوقت پا به کره خاکی نگذاشته است؛ مثلا اینکه میگویند: «قدیمیها حرف بیحساب و کتاب نمیزدند. حرفشان حرف بود و عمل؛ یعنی اینقدر به حرفشان ایمان داشتند که عملشان میشد عین حرفشان. شعار نبود حرفهایشان که رنگ ببازد در گذر زمان حتی در ذهن خودشان.»
حالا ما برای اینکه ثابت کنیم در نسل ما هم کم نیستند آدمهایی که حرف و عملشان یکی است و هستند کسانی که به کلامشان که حاصل تدبیر و فکر است، جامه عمل بپوشانند، تصمیم گرفتیم این شماره با آقای مهران نعمتیزاده صحبت کنیم چون او در مصاحبه قبل از کنکورش گفته بود: «انسان باید برای اهدافی که در ذهن دارد، تلاش کند تا به آنها برسد.» او به حرفش پایبند بود؛ یعنی تلاش کرد تا به هدفش رسید. دانشآموز مدرسه استعدادهای درخشان یزد که در زمینه شعر و شاعری دستی بر آتش دارد، حالا دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران است اما هنوز حرفش همان است که بود. او موفقیت امروزش را حاصل تلاش و تحمل سختیها میداند.
[/av_promobox]
درس خواندن در تابستان چقدر میتواند به داوطلبان کنکور کمک کند؟
تابستان برای کسانی که دروس پایه را جدی نگرفتهاند خیلی مهم و تنها وقتی است که آنها میتوانند بدون دغدغه درسهای پایه را بخوانند. تعطیلات سه ماهه این فصل برای کسانی که دروس پایه را خوب خواندهاند فرصت مرور فراهم میکند و موقعیت خوبی است برای جمعبندی درسهای سال سوم که فاصله کوتاهی از مطالعه آنها برای امتحانات نهایی گذشته است. خلاصه اینکه آدم هر قدر تابستان زحمت بیشتری بکشد، سال پیشدانشگاهی دغدغهاش برای درسهای پایه کمتر و آرامشش بیشتر است.
روش برنامهریزیات چگونه بود؟
از سال اول دبیرستان در آزمونهای آزمایشی شرکت میکردم و با برنامه آنها پیش میرفتم. به این صورت که با توجه به برنامه آزمون بعد، بازه زمانی آمادگی برای آن آزمون را بین دروس تقسیم میکردم؛ البته فرق برنامهریزی من با بیشتر بچهها این بود که ساعت تعیین نمیکردم؛ مثلا نمیگفتم باید یک ساعت و نیم زیست بخوانم و بعد سراغ درس بعدی بروم بلکه در برنامه روزانهام بودجه مشخصی از هر درس در نظر میگرفتم؛ مثلا میگفتم امروز باید فصلهای یک و دوی فیزیک را بخوانم و سعی میکردم حتما آن را اجرا کنم. به نظرم فایده برنامهریزی به این روش، این است که آدم بیشتر مقید به برنامه میشود.
اگر گاهی موفق به اجرای برنامه نمیشدی چه کار میکردی؟
با آنکه تقریبا میتوانستم برنامهام را اجرا کنم اما همیشه پنجشنبه قبل از آزمون را برای جبران عقبماندگیهایم از برنامه خالی میگذاشتم.
حدودا روزی چند ساعت درس میخواندی؟
ساعت مطالعه من زیاد بالا نبود. از روزی دو تا سه ساعت در تابستان شروع شد و اواخر یعنی در فاصله بعد از عید تا کنکور، به هشت تا ۱۰ ساعت در روز رسید. طی سال هم روزهایی که به مدرسه میرفتم سه، چهار ساعت و روزهایی که تعطیل بودم پنج، شش ساعت درس میخواندم.
بین تستی و تشریحی خواندن دروس مختلف، تفاوت قائل میشدی؟
تشریحی خواندن دروس به تستزنی آنها هم کمک میکند و برای زدن تستهای درسی مثل زیست که نیاز به تسلط زیادی بر کتاب دارد، تستی و تشریحی خواندن خیلی فرقی نمیکند اما در درسهایی که شیوه مطالعهشان فرق دارد یا یادگیری مطالب و نکات آن درس منوط به زدن تستهایش است، اولویت مطمئنا با تستزنی است. در کل تستزنی باعث تسلط روی مطالب میشود.
بیشتر تست آموزشی میزدی یا زماندار؟
بیشتر تست آموزشی میزدم؛ یعنی تستزنیام بیشتر برای یادگیری بود چون معمولا میتوانستم تستها را در زمانهای تعیین شده پاسخ دهم. همانطور که قبلا گفتم عمده تستزنیام در سال آخر بود و به دلیل محدودیت زمانی نتوانستم تستهای هیچ کتاب تستی را به طور کامل بزنم و فقط طوری میزدم که بتوانم از کل مبحث تستزنی داشته باشم.
با شروع سال تحصیلی تغییری در برنامهات داشتی؟
چهار روز در هفته مدرسه میرفتم اما همچنان طبق برنامه آزمون درس میخواندم. روزهایی که به مدرسه میرفتم را به مطالعه دروس پیشدانشگاهی و روزهای تعطیل را به مطالعه دروس پایه اختصاص میدادم.
در برنامه آزمون، داوطلبان در انتخاب بعضی از سرفصلها مختار هستند؛ یعنی در بعضی دروس میتوانند به انتخاب خودشان در هر نیمسال فقط یکی از کتابهای پایه آن درس را انتخاب کنند. شما بر چه اساسی این انتخاب را در زوجکتابها انجام میدادی؟
من میزان تسلطم روی مطلب را در نظر میگرفتم و درسهایی که تسلط کمتری بر آنها داشتم را در نیمسال اول میخواندم.
چرا؟
چون در نیمسال اول فاصله زمانی بیشتری تا کنکور وجود دارد؛ همین امر باعث میشد با آرامش بیشتری روی نقاط ضعفم کار کنم و این امکان را به من میداد که اگر نتوانستم مبحثی را به طور کامل در نیمسال اول بخوانم، فرصت برای جبران داشته باشم.
در برهه زمانی امتحانات پیشدانشگاهی به چه صورت درس میخواندی؟
امتحانات پیشدانشگاهی ما اهمیت خاصی نداشت؛ یعنی مانند امسال نبود که نمرات امتحانات نهایی پیشدانشگاهی در کنکور تأثیر داشته باشد؛ به همین دلیل فقط سعی میکردم در حد گرفتن نمره، درسها را به صورت تشریحی بخوانم و بقیه فرجه امتحانی در نظر گرفته شده برای هر درس را صرف مطالعه کتابهای پایه همان درس کنم.
وقتی خسته میشدی چه کار میکردی؟
چون به هدف کلیام ایمان داشتم، تا آخرین لحظه دست از تلاش برنداشتم اما بالاخره گاهی وقتها خیلی خسته میشدم که با کمی استراحت و درس نخواندن آن را برطرف میکردم.
تفریحات خاصی داشتی؟
بعدازظهر جمعههای آزمون با دوستانم ورزش میکردم. تقریبا در جمعههایی که آزمون داشتیم، درس نمیخواندم و استراحت میکردم تا برای درس خواندن در هفتههای آینده آماده باشم. در طول هفته هم بخشی از زمان استراحتم را صرف تماشای تلویزیون میکردم.
[av_promobox button=’no’ label=’Click me’ link=’manually,http://’ link_target=” color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ size=’large’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ box_color=’custom’ box_custom_font=’#000000′ box_custom_bg=’#ededed’ box_custom_border=’#b02b2c’ av_uid=’av-4e0zbw’]
[/av_promobox]
آزمونها را تحلیل و ارزیابی میکردی؟
بله. یک قسمت مهم آزمون دادن، تحلیل آن است زیرا این کار به برنامهریزی برای هفتههای بعد کمک میکند؛ یعنی فرد با شرکت در آزمون و بررسی آن میتواند نقاط ضعف و قوتش را شناسایی کند و بفهمد کجاها را باید بیشتر و کجاها را نباید بخواند؛ بنابراین من بلافاصله بعد از هر آزمون آن را تحلیل میکردم.
همه تعطیلات عید را درس خواندی یا استراحت هم داشتی؟
دو، سه روز اول عید به دید و بازدید و روز سیزدهم به گردش رفتم ولی بقیه روزها در خانه درس خواندم و بیشتر مطالعهام صرف جمعبندی مطالبی بود که تا آن موقع برای آزمونها خوانده بودم.
فکر میکردی روزی جزو رتبههای برتر کنکور باشی؟
از همان موقع که انتخاب رشته کردم تصمیم داشتم رتبه خوبی در کنکور بیاورم اما از اسفندماه پیشدانشگاهی که جزو رتبههای برتر آزمون شدم و توانستم این روند را تا کنکور حفظ کنم، دیگر مطمئن بودم میتوانم در کنکور هم تکرقمی شوم.
چه تغییری در اسفندماه باعث قرار گرفتن شما بین نفرات برتر آزمون شد؟
قبلا خیلی جدی درس نمیخواندم اما در آزمون اسفندماه به خودم گفتم «باید تا آخرین حدی که میتوانی درس بخوانی» که خوشبختانه نتیجهبخش بود و باعث شد از آن به بعد رتبهام را حفظ کنم.
تمام شدن زودهنگام مدرسه و اینکه از آن به بعد خودت باید به مطالعه و مرور دروس میپرداختی، کار را سخت نکرد؟
سخت بود اما به هدفم فکر میکردم و اینکه الان خیلیها مانند من دارند تلاش میکنند. از طرفی ارتباط داشتن با دوستانم و اینکه همه داشتیم یک مسیر را میرفتیم، خیلی کمککننده بود. سعی میکردیم در درسها به هم کمک کنیم یا نکاتی که پیدا کردیم را به همدیگر بگوییم.
دوستانت هم توانستند رتبههای خوبی در کنکور بیاورند؟
بله. رتبههایشان خوب شد اما تکرقمی نبودند.
چه زمانی مطالعه دروس به اتمام رسید؟
چون با برنامه آزمونها پیش میرفتم مطالعه کتابها تا اواسط اردیبهشتماه طول کشید؛ البته سعی کردم دروس اختصاصی را زودتر از برنامه تمام کن؛ بنابراین از ۲۵ فروردینماه به بعد بیشتر دروس عمومی را خواندم.
کمی از دوران جمعبندی بگو.
بعد از اتمام دروس ابتدا چندتا از کنکورهای سالهای قبل را زدم تا ببینم کجاها هنوز در ذهنم است و کجاها یادم رفته و باید تأکید بیشتری روی آنها داشته باشم. درواقع این کار یک برنامه به من داد تا بتوانم در مدت ۱۵ یا ۲۰ روز نقاط ضعفم را برطرف کنم.
با این تفاسیر باید شبیهسازی کنکورها را از خردادماه شروع کرده باشی. درست است؟
بله. از اوایل خردادماه شروع به زدن کنکورهای سراسری داخل و خارج از کشور سال ۹۱ به بعد کردم و هر سه روز یکبار یکی از کنکورهای کتاب «دور دنیا در ۴ ساعت» گاج را زدم. در این آزمونها سعی کردم کارهایم همانهایی باشد که میخواستم در روز کنکور انجام دهم. در فاصله بین آزمونها هم درسها را مرور میکردم و با توجه به درصدهایم سعی میکردم روی بعضی قسمتها بیشتر کار کنم.
درصدهایت در این آزمونها چقدر شبیه درصدهای کنکورت بود؟
معمولا سؤالات کنکورهای سالهای قبل، اینقدر در آزمونها و کتابهای تست برای داوطلبان تکرار میشود که نمیشود انتظار داشت درصدهایشان در کنکور شبیه درصدهایی باشد که در دوران جمعبندی به دست میآوردند. فایده شبیهسازی کنکور بیشتر این است که داوطلب تمام سؤالات کنکور را یکجا و پشت سر هم ببیند.
مرور دروس در هفته قبل از کنکور هم ادامه داشت؟
سه، چهار روز اول آن هفته، یک نگاه سریع روی تمام کتابهایم انداختم و آنها را روزنامهوار مرور کردم ولی کتابهای زیست و زمینشناسی را ورق میزدم، در هر صفحه چشمانم را میبستم و سعی میکردم نکات مهم آن صفحه را به یاد آورم. این کار را تا دو روز قبل از کنکور ادامه دادم و از آن به بعد دیگر درس نخواندم.
زمان بیدار شدنت را از قبل براساس کنکور تنظیم کرده بودی؟
تقریبا از ۱۵ روز قبل از کنکور سعی کردم ساعت خوابم را طوری تنظیم کنم که صبحها زود بیدار شوم تا شبها زودتر و راحتتر بخوابم. با اینکه قصد نداشتم روز قبل از کنکور درس بخوانم اما آن روز هم همین روند را ادامه دادم یا به عنوان مثال قبلا زیاد عادت به خوردن صبحانه نداشتم ولی نزدیکیهای کنکور بهویژه در آزمونهای آخر سعی کردم هر روز صبحانه بخورم و حتی با تغییر خوراکیهای صبحانه سعی کردم بهترین و مناسبترین صبحانه برای روز کنکور را انتخاب کنم؛ یعنی همه چیز را از قبل تمرین کرده بودم.
استرس نداشتی؟
داشتن کمی استرس طبیعی است ولی استرس مخرب نداشتم. بعضی عوامل دست خود آدم است که وقتی آنها را انجام دهد تا حد زیادی به آرامش میرسد و لزومی ندارد برای چیزهایی که خودش هیچ نقشی در آنها ندارد، استرس داشته باشد. مهمترین مساله این است که آدم از تلاشی که انجام میدهد راضی باشد. وقتی از تلاشت راضی باشی دیگر استرس کسب نتیجه را نداری. به نظرم موفقیت یعنی از تلاشی که میکنی راضی باشی و بعدها افسوس و حسرت نخوری و نگویی ای کاش تلاش بیشتری کرده بودم.
چه عوامل دیگری را در ایجاد این آرامش دخیل میدانی؟
خانواده و توکل به خدا، دو عامل مهم ایجاد آرامش هستند چون وقتی تلاش خودت را انجام دهی و بقیه کار را به خدا واگذار کنی به احتمال خیلی خیلی زیاد پاداش تلاشت را میگیری.
[av_promobox button=’no’ label=’Click me’ link=’manually,http://’ link_target=” color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ size=’large’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ box_color=’custom’ box_custom_font=’#000000′ box_custom_bg=’#ededed’ box_custom_border=’#b02b2c’ av_uid=’av-2tdsu4′]
[/av_promobox]
روز کنکور همهچیز بر وفق مراد بود؟
ازدحام جلوی سالن کنکور، استرس خاصی به آدم میدهد اما وقتی داخل حوزه کنکور شدم دیگر به بیرون فکر نکردم.
سؤالات دفترچه را به ترتیب جواب دادی؟
نه. عادت داشتم دفترچه عمومی را از درس عربی شروع کنم و ادبیات را به عنوان آخرین درس آن دفترچه پاسخ دهم. در دفترچه اختصاصی هم زمینشناسی را آخر جواب دادم.
توانستی به همه سؤالات در دور اول پاسخ دهی؟
معمولا سؤالات درک مطلب عربی را در دور دوم جواب میدادم. روز کنکور هم همین کار را کردم.
هنگام مطالعه این درس بیشتر روی چه موضوعی تمرکز داشتی؟
بیشتر لغاتش را مرور میکردم. در دفعات اول مطالعه، معنی تمام لغات عربی را پیدا کرده و در آخر کتاب کنار بقیه لغات نوشته بودم؛ برای همین هنگام مرور دیگر نیازی نبود به متن کتاب مراجعه کنم. همچنین با تستهایی که در تابستان زده بودم، نکات عربی دستم آمده بود و قلقهای زدن تستهای ترجمه را یاد گرفته بودم؛ به همین دلیل در طول سال وقت کمی، حدود یک تا یک ساعت و نیم، برای سرفصل عربی هر آزمون میگذاشتم.
در دین و زندگی توجه به چه نکاتی ضروری است؟
اوایل زیاد به ارتباط بین آیات و متن درس توجه نمیکردم و آنها را جدا جدا میخواندم اما وقتی فهمیدم باید بدانم هر سرفصل مربوط به کدام آیه است، نکاتی که در پیام هر آیه وجود داشت را در کنار خودش یادداشت کرده و اینطوری یک منبع پیام و آیات برای خودم درست کردم. نزدیک کنکور هم کتاب خط ویژه دین و زندگی گاج را خواندم.
در درس زبان انگلیسی بیشتر روی چه موضوعی کار کردی؟
چون تا اواخر سال دوم دبیرستان کلاس زبان میرفتم به آن صورت مطالعه زبان نداشتم فقط هر شب یکی، دو ریدینگ و کلوزتست از کنکورهای سالهای قبل میزدم تا با سلیقه طراحان سؤال کنکور آشنا شوم.
علت اینکه ادبیات را بعد از سایر دروس عمومی در آزمونها جواب میدادی، چه بود؟
به نظرم ادبیات سختترین و مفهومیترین درس عمومی است و پاسخگویی به سؤالاتش مخصوصا در بحث قرابت معنایی نیاز به آرامش و فکر بیشتری دارد.
ادبیات را موضوعی خوانده بودی یا درس به درس؟
در تابستان با استفاده از کتاب ادبیات موضوعی گاج، موضوعاتی مانند آرایه و زبان فارسی را خواندم ولی چون با برنامه آزمونها پیش میرفتم آن را به صورت درس به درس هم میخواندم. بعضیها میگفتند مطالعه مبحثهایی مانند لغت و تاریخ ادبیات را باید برای نزدیکیهای کنکور گذاشت ولی من معتقدم این مباحث هر چه بیشتر تکرار شود، بیشتر در ذهن میماند؛ پس باید آنها را همراه آزمونها خواند.
وقتی در جلسه کنکور با سؤالی مواجه میشدی که قادر به پاسخگویی آن نبودی، چه میکردی؟
سبک سؤالات کنکور سال ۹۴ نسبت به کنکورهای سالهای قبل عوض شده بود؛ طوری که من با دیدن سؤالات کمی جا خوردم اما همیشه حواسم به این نکته بود که فقط من نیستم که دارم کنکور میدهم، این سؤالات برای دیگران هم تازگی دارد و اینطوری استرس را از خودم دور میکردم. سعی میکردم تا جایی که میتوانم به تعداد سؤالات بیشتری، درست جواب دهم.
ترتیب مطالعهات در درس ریاضی به چه صورت بود؟
کتابهای درسی را میخواندم و بعد سراغ مطالعه جزوههای معلمان و حل تمرینهای آنها میرفتم و در مرحله آخر از مباحث خوانده شده تست میزدم.
یادت هست از چه کتابهای تستی برای این درس استفاده کردی؟
کتابهای نقرهای هندسه و آمار و مدلسازی گاج.
به نظرت با انجام چه کارهایی میتوان در ریاضی نتیجه بهتری گرفت؟
کلا زدن تست برای دروس ریاضی و تجربی خیلی مهم است زیرا با این کار میتوان به نکات زیادی در این دو درس پی برد.
کدام مبحث از فیزیک جای کار بیشتری دارد؟
مبحث سینتیک و دینامیک سؤالهای بیشتری دارد ولی مبحث الکتریسیته برای خود من سختتر بود و تستهای آن را از کتاب میکروطبقهبندی گاج میزدم.
زیست درس مهمی برای بچههای تجربی است. آیا برای این درس برنامه ویژهای داشتی؟
بار اول که مطالعه زیست را به طور جدی شروع کردم، یک دور کل کتابهای زیست را روزنامهوار خواندم تا مطالب مرتبط آنها را پیدا کنم. از آن به بعد هر دفعه زیست میخواندم، هر سه تا کتاب را دم دستم میگذاشتم تا بتوانم سریعتر مطالب مرتبط با هم را پیدا کنم.
اوایل هر روز زیست نمیخواندم بعد فهمیدم برای کسب تسلط باید مرورهای خیلی زیادی از این درس داشته باشم؛ بنابراین سعی کردم هر روز برای زیست وقت بگذارم تا سرفصل زیست هر آزمون دو بار خوانده شود. هر روز بخشی از زمان مطالعه این درس را به مرور مطالبی که روز قبل خوانده بودم اختصاص میدادم و تستهای کتاب زیست جامع گاج را میزدم.
نقاط قوتت کدام درسها بود؟
در دروس دین و زندگی، عربی، فیزیک و شیمی قویتر بودم.
بالاترین درصدت در دروس اختصاصی متعلق به شیمی است. چه توصیهای برای این درس داری؟
بعضی مباحث شیمی مانند مطالب کتاب شیمی۲ حفظی است ولی بعضی مباحث آن مانند اسید و باز، تحلیلی بوده و دارای مسائل سخت و پیچیدهای است؛ یعنی در بعضی مباحث مطالعه دقیق کتاب مهم است و در بعضی دیگر، تستزنی و حل مسائل.
به چه درسی بیشتر علاقه داشتی؟
فیزیک.
این علاقه تأثیری بر میزان ساعت مطالعه این درس یا بهتر بگویم بیشتر خواندن آن داشت؟
در سال کنکور باید علاقه را کنار گذاشت و برای همه دروس با توجه به اهمیتی که دارند، وقت صرف کرد. علاقه فقط میتواند باعث شود در مواقعی که آدم حوصله خواندن دروس دیگر را ندارد، بتواند درس بخواند.
ویژگیهای یک آزمون خوب چیست؟
اینکه برنامه خوبی داشته باشد؛ برنامهای که جا برای جبران و مرور داشته باشد و تعداد سؤالات و نحوه برگزاری آزمونش شبیه کنکور باشد. به نظرم تعداد سؤالات آزمونهای گاج شبیه کنکور و سطح سؤالاتش بهویژه در بخش عمومی خوب بود.
برای دوستانی که امسال انتخاب رشته را در پیش دارند، چه صحبتی داری؟
برای انتخاب رشته مورد نظرشان میتوانند با افرادی که آن رشته دانشگاهی را خواندهاند صحبت کنند، از آنها اطلاعات بگیرند و ببینند آیا میخواهند به چیزی شبیه آن فرد تبدیل شوند یا به افقهای دیگری فکر میکنند. همه چیز را تجزیه و تحلیل کنند و با اطلاعاتی که از شخصیت خودشان دارند در این زمینه تصمیم بگیرند.
برای دوستان سال دوم تا پیشدانشگاهی چطور؟
به آنها توصیه میکنم برای خودشان هدف تعیین کنند اما برای تلاشهایشان سقف تعیین نکنند؛ مثلا نگویند من اگر به اینجا برسم، شاهکار کردم چون به هر جایی که برسند، نقطه بالاتری هم وجود دارد. در سالهای دوم و سوم سعی کنند بر مطالب همان سال تسلط پیدا کنند تا در سال پیشدانشگاهی کارشان راحتتر شود. در سال پیشدانشگاهی هم حتما یک برنامه کلی داشته باشند تا بدانند در هر بازه زمانی باید چه مطالبی را بخوانند
منبع : گاج
Leave a پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.